به نقل از «فارس»

مراسم شهادت ابوالفضل سرلک پس از 3 سال برگزار شد/ کوثری: مدافعان حرم باعث شگفتی سیاستمداران جهان شدند

تاریخ انتشار: ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۳۲۳۴۶

به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران توانا سه سال قبل در چنین روزی، پیکر خونین یکی از مدافعان حرم حضرت زینب (س) بر خاک افتاده و روح سبک و پاک او به آسمان پرواز کرد. ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ حرامیان داعش  یک مادر و پدر را در عزای پسر رشیدشان، خواهری را در عزای برادر خوش‌رویش، برادری را در عزای قدیمی‌ترین رفیقش، زنی جوان را در عزای تکیه‌گاهش و دو نونهال که عاشقانه بابایشان را می‌پرستند را برای همیشه در عزای قهرمانشان گذاشتند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شهید ابوالفضل سرلک قهرمان دو کودکی است که هنوز برای خداحافظی همیشگی با پدرشان به اندازه کافی بالغ نشده‌اند. این خانواده حتی نتوانستند مانند بقیه خانواده‌های شهدا، در مراسمی با شکوه اقامه عزای فرزندشان را به جای بیآورند، چرا که ابوالفضل در اوج وحشت دنیا از کرونا، هم‌پای حاج‌قاسم به قلب داعش رفت و شجاعانه در جهانی و برای مردمی جنگید و شهید شد که از گردهم‌آیی به بهانه تشییع پیکر پاک شهید نیز واهمه داشتند.

اکنون بعد از گذشت ۳ سال از شهادت ابوالفضل سرلک در سالگرد شهادت ایشان، برای اولین‌بار مراسمی ساده و دوست‌داشتنی اما با شکوه برای این شهید در صحن مصلی حرم شاه‌عبدالعظیم‌الحسنی (ع) واقع در شهرری برگزار شد. این مراسم با اجرای سید ایمان یاراحمدی، سخنرانی محمداسماعیل کوثری نماینده تهران در مجلس، مداحی ابوذر بیوکافی و به همت خانواده شهید سرلک و مکتب فرهنگی علقمه با حضور خانواده‌های چند تن از شهدای بزرگوار مدافع حرم برگزار شد. کوثری در میان مراسم به احترام شهدا سخنانی ایراد کرد که در ادامه شرح آن را می‌خوانید.

مدافعان حرم باعث شگفتی سیاستمداران جهان شدند

کوثری در ابتدا ضمن گرامیداشت نام و یاد شهدا و تسلیت سومین سالگرد شهادت سردار ابوالفضل سرلک، به نفوذ استکبار در منطقه اشاره کرده و آغاز کرد: خودفروختگان، وابستگان به بیگانگان و کفار همه با هم یکی شده و دست به دست هم داده بودند تا حکومت الهی را در سوریه و عراق از بین ببرند و در عوض حکومتی به ظاهر اسلامی ولی در باطن مطابق استکبار و صهیونیسم بین‌الملل را روی کار بیاورند. در این میان جوانانی عزیز و عاشق ائمه معصومین (ع) و ولایت لباس رزم بر تن کرده و در مقابل دشمنان قسم‌خورده ولایت و ائمه معصومین (ع) ایستادگی کردند که باعث شگفتی تمام سیاسمتداران دنیا شد.

هدف اصلی استکبار جهانی نابودی جمهوری اسلامی است

فرمانده اسبق لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله علت این شگفتی را توضیح داد: چرا که آن‌ها نیروهای خود از ۸۸ کشور را به غرب آسیا آوردند تا حکومتی به ظاهر اسلامی تشکیل دهند. خودشان اذعان کردند که ۷ تریلیون دلار هزینه داده‌اند تا بتوانند در شام و عراق حکومت اسلامی تشکیل دهند. اما در اصل هدفشان تسلط بر ایران و از بین بردن کامل جمهوری اسلامی بود.

او اعلام کرد: کسانی که  مانند شهید سرلک عزیز جلوتر از همه فکر می‌کردند، به فرمان ولی امر خود و به فرماندهی حاج‌قاسم دلاور، از خود گذشته و با تجربه‌ای ۴۰ ساله، حرکت کردند تا به دنیا نشان دهند جوانان غیور ایرانی به طرفداری از مظلومان جهان در مقابل تمام زورگویان می‌ایستند.

مبارزه شهدای مدافع حرم، مبارزه‌ای آگاهانه بود

کوثری مبارزه شهدای مدافع حرم را آگاهانه دانست و تصریح کرد: شهید سرلک آگاهانه این مسیر را انتخاب کرده بود. او چه در مقام یک مسئول و فرمانده و چه در مقام یک رزمنده بر خودش واجب می‌دانست در مقابل زورگویان عالم با کمترین امکانات و تجهیزات و با توکّل بر خداوند بزرگ برود و چنان ایستادگی و مقاومت کند که دشمن ناامید شوند.

آرامش و آسایش خود را مدیون رزمندگان هستیم

نماینده تهران در مجلس رزمندگان را انسان‌هایی آگاه و آینده نگرد دانست و مبارزه آن‌ها را توصیف کرد: آن‌ها بدون کوچکترین لغزشی در قدم‌های خود مصمم، محکم، با استقامت و صلابت در منطقه حضور پیدا کردند. اگر امروز این امنیت و آسایش را در کشور می‌بینیم از خون و همت بلند این عزیزان و عاشقانی است که با خون خود  با خداوند، ائمه معصومین (ع) و ولایت معامله کردند. در ذهن آن‌ها هیچ چیز دیگری جز عزّت و سربلندی اسلام و ایران عزیز نبوده و نیست.

مردم به شهید سرلک محبت دارند

او با اشاره به مصادف شدن شهادت سرلک با دوران اوج کرونا گفت: ایشان زمان اوج کرونا شهید شدند که مردم حتی نمی‌توانستند تجمع کنند و محبت خود را به این شهید عزیز نشان دهند. اما اکنون بعد از سه سال مراسمی با شکوه برای این شهید گرفته می‌شود که این نشان‌دهنده محبت قلبی مردم به این شهید بزرگوار است.

کسی که در این مسیر قدم می‌گذارد با خدا معامله کرده است

کوثری با عنوان کردن این که کسی برای مادیات جان خود را در طبق اخلاص نمی‌گذارد تصریح کرد: کسی که آگاهانه در این مسیر قدم می‌گذارد دقیقاً می‌داند چه سختی‌هایی در برای او به وجود می‌آید، اما همه چیز برای او آسان است، چرا که او مانند قدم گذاشتن ابراهیم در آتش، با خدا معامله کرده است.

لبیک امثال شهید سرلک به فرمان رهبری نقشه‌های سیاستمداران و نظامیان دنیا را بر هم زد

این فرمانده سابق سپاه پاسداران راجع به شهید سرلک گفت: این شهید که زمان شهادت حداکثر ۳۶ سال داشت، قطعاً از چند سال قبل خود را برای این مسیر آماده کرده و آگاهانه در این مسیر گام برداشته است. او با این سن کم در میدان حضور آگاهانه داشت و یک فرمانده مقتدر بود. لبیک‌گویان برای رهبر عزیز سلاح به دوش گرفته، در مقابل حرامیان ایستاد و باعث شگفتی تمام سیاست‌مداران و نظامیان دنیا شد، چرا که آن‌ها آمده بودند تا برای بار چندم کار ما را یکسره کنند ولی با این استقامت، ایستادگی و صلابتی که رزمندگان عزیز ما در مناطق سوریه و عراق از خود نشان دادند و تدابیر بسیار به موقع و عالی مقام معظم رهبری به عنوان فرمانده معظم کل قوا، نقشه‌های میلیاردها دلاری آن‌ها نقش بر آب شد.

نمی‌توانیم حق شهدا را به جا بیآوریم

او ادامه داد: داعشی‌ها تا ۳۵ کیلومتری مرز ایران آمده و قدرت‌نمایی می‌کردند. آن‌ها می‌خواستند از غرب کشور یعنی قصرشیرین و خسروی وارد ایران شوند. رهبری دستور دادند بروید و داخل خاک عراق جلوی آن‌ها را بگیرید. اگر حاج قاسم عزیز، ابوالفضل سرلک و امثال شهید سرلک نمی‌رفتند و جلوی آن‌ها را نمی‌گرفتند، قطعاً داعشی‌ها وارد کشور می‌شدند و وضعیت بسیار وحشتناکی بر ما غالب می‌شد. پس ما به هیچ طریقی نمی‌توانیم کاری که آن‌ها در حق ما کردند را جبران کنیم و حق آن‌ها را بجا بیآوریم.

کوثری اذعان کرد: حتی اگر هر سال این مراسم را باشکوه‌تر از سال گذشته برگزار کنیم، برای آن‌ها کاری نکرده‌ایم، بلکه برای خودمان و آگاهی خود کار انجام دادیم.

عهد می‌بندیم راه شما را ادامه دهیم

نماینده تهران در مجلس در پایان اعلام کرد: با این حال با این شهدای عزیز پیمان می‌بندیم که اگر جان خود را در طبق اخلاص گذاشتید، با خدای خود معامله کردید و از زن، بچه، پدر، مادر و تمام اموال دنیوی خود گذشتید تا به درجه شهادت رسیدید، ما راه شما را مصمم و محکم ادامه خواهیم داد.

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: شهید ابوالفضل سرلک مدافعان حرم حرم شاه عبدالعظیم ع ابوالفضل سرلک باعث شگفتی شهید سرلک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۳۲۳۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حتی با تولد فرزندش هم جبهه را ترک نکرد

 این یک بیت شعر با خط زیبای شهیدسید مهدی شاهچراغ برای همیشه به یادگار ماند: با صدهزار جلوه برون آمدی که من /با صدهزار دیده تماشا کنم تو را. شهیدسید مهدی شاهچراغ معلم و هنرمند خطاط بود. اما دغدغه جنگ و جبهه او را به میدان جهاد کشاند. سیدمهدی نه در دوران جنگ که پیش از آن در عرصه انقلاب و بیداری و آگاهی مردم و هم محلی‌هایش نسبت به ظلم رژیم شاه سهیم بود. شهید سیدمهدی شاهچراغ خیلی زود به آرزویش رسید و مزد مجاهدت‌های خود را در عملیات غرورآفرین الی بیت‌المقدس گرفت. ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ او آسمانی شد، آنچه در ادامه می‌آید ماحصل همکلامی ما با محترم‌السادات شاهچراغ همسر شهید سیدمهدی شاهچراغ است. 

بی‌قرار رفتن بود

سیدمهدی متولد ۶ تیرماه سال ۱۳۳۸ دامغان بود. درسخوان بود و همزمان با درس و تحصیل کار هم می‌کرد. خدمت سربازی‌اش را در اصفهان سپری کرد. کمی بعد معلم شد و بعد از آن ازدواج کرد. همسرش می‌گوید: وقتی ازدواج کردم سنم کم بود. خیلی از کار‌های خانه را بلد نبودم. سیدمهدی من را در کار‌های خانه مثل آشپزی و لباس شستن کمک می‌کرد. همیشه نماز را اول وقت می‌خواند و من بلافاصله پشت سرش می‌ایستادم. نماز‌های جماعت‌مان را هیچگاه از یاد نمی‌برم. زندگی خوبی داشتیم. او در دوران انقلاب هم فعالیت داشت. چند روز قبل از پیروزی انقلاب بود. مردم راهپیمایی می‌کردند. سیدمهدی در جلوی صف راهپیمایان، عکس امام (ره) را به سینه چسبانده بود و شعار می‌داد. جمعیت به پادگان نزدیک می‌شد. سیدمهدی میان نظامیان رفت و گروهی از آنها را همراه خود میان مردم کشاند. بعضی‌ها می‌گفتند: «این چه کسی است که با جرأت آنها را به جمع ما می‌کشاند.» چند روز بعد پادگان‌های ارتش به دست مردم فتح شد. جنگ که شروع شد، سیدمهدی هم بیقرار رفتن شد. جهاد فرصت دوباره‌ای برای همسرم بود. او کار، درس و معلمی را به عشق حضور در میدان جهاد رها کرد و راهی شد. با اینکه ما منتظر تولد فرزندمان بودیم. اما همین هم مانع سیدمهدی نشد. 

 خبر تولد فاطمه

خدا خیلی زود فاطمه را به ما هدیه کرد. خبر تولدش را در جبهه به او دادند. دوستانش می‌گفتند: یکی از بچه‌ها فریاد زد: دختر سید مهدی متولدشده! همرزمانش که متوجه شدند، از شادی فریاد کشیدند و تبریک گفتند. شیرینی می‌خواستند. هرکس به نحوی سر به سر سیدمهدی می‌گذاشت. بعضی‌ها از دور می‌گفتند:مبارکه! عده‌ای هم می‌پرسیدند:اسم دخترت را چی می‌گذاری؟ سیدمهدی با خوشحالی جواب داد: فاطمه!

فرمانده گردان رو به سیدمهدی کرد و گفت:شما دیگر برگرد! خانمت به شما احتیاج دارد. بچه‌ها می‌خواستند از سیدمهدی خداحافظی کنند که او با حرفش همه را متعجب کرده و پاسخ داده بود: من تا آخرعملیات می‌مانم. 

 شهادت در بیت المقدس

همرزمش لحظه شهادت کنارش بود. ابوتراب کاتبی بعد‌ها برایم از آن لحظه اینگونه روایت کرد. آتش سنگینی بود. خمپاره‌ای به سنگرشان خورد به طرفشان رفتیم و صدای ناله‌ای شنیدیم. کمرش ترکش خورده بود. می‌دانستم که به تازگی پدر شده است. دو انگشتر در دست داشت. آنها را درآوردم و صورتم را نزدیکش بردم و گفتم: سیدجان! بگو هر چی می‌خواهی بگو! دهانش را باز کرد تا چیزی بگوید، اما نتوانست و همان لحظه به شهادت رسید. همسرشهید در ادامه می‌گوید وقتی به شهادت رسید کوچک‌ترین تغییری در صورتش ایجاد نشده بود. چهره‌اش همان بود که موقع خداحافظی آخر دیده بودیم. گویی خوابیده بود. 

 بدرقه با دعای خیر

قبل از رفتن به جبهه پیش پدرش رفت تا از او هم اجازه بگیرد. پدرش بعد‌ها برایم گفت سید مهدی آمد و در حالی‌که سرش پایین بود به من گفت: پدر! از شما اجازه می‌خواهم تا با خیال راحت به جبهه بروم. من هم نگاهی به او کردم و پاسخ دادم با وضعی که همسرت دارد من صلاح نمی‌بینم که تنهایش بگذاری! فردای همان روز برای وداع آخر آمد. من هم که اصرار سیدمهدی را برای رفتن دیدم، رضایت دادم و دعای خیرم را بدرقه راه او کردم و گفتم خدا پشت و پناهت!

 فاطمه و شهادت پدر

خیلی طول نکشید که خبر شهادت سیدمهدی را برای خانواده آوردند. ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ در عملیات الی بیت‌المقدس سیدمهدی به آرزویش رسید. تشییع پیکر شهید خیلی شلوغ بود. بسیاری از مردم آمده بودند تا حضورشان تسلی خاطر بازماندگان باشد. فاطمه، چند روزه بود. دائم گریه می‌کرد. فاطمه را روی سینه پدر شهیدش گذاشتند آرام شد. 

از شهید سیدمهدی شاهچراغ وصیتنامه‌ای بر جا ماند که در یازدهمین روز از اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ و تنها چند روز قبل از شهادتش آن را نوشت. شهید سیدمهدی شاهچراغ بسیار ولایت‌مدار بود. او در این نوشتار در کنار توصیه‌هایی که به خانواده داشت از ملت ایران خواسته بود که برای امام دعا کنند.

منبع: روزنامه جوان 

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی